۱۳۸۷ اردیبهشت ۵, پنجشنبه

دکتر اصدق الواعظین و سایت "ایران دیدبان" وماجراهای سردار زارعی


مصاحبه با دکتر اصدق الواعظین

"اینها همه از افتخارات نظام اتمی و از نتایج مبارزات بنده و سردار زارعی و "سربازان گمنام" در چیز "ایران دیدبان" است."

سوال:
حضرت آیت اله استاد دکتر اصدق الواعظین دامه حرکاته
جنابعالی در سالهای سلطنت محمدرضای خائن، مبارزات مهمی داشته اید. حتی شما را به ساواک هم برده اند و اگرچه شما بر اساس حکم انقلابی تقیه به آنها تعهد همکاری داده ولی همچنان به مبارزات خود ادامه داده اید. شما بدون ترس از زندان و شکنجه ساواک بارها برای همسر رئیس ساواک شهرتان، در ازاء گرفتن پنج تومان، بجای روضه دوطفلان، روضه حضرت سکینه خوانده اید. آفرین به این شهامت امام گونه. سابقه مبارزاتی شما البته از کسانی که سالها در زندان شاه بوده و شکنجه شده اند روشنتر و سابقه ای افتخار آمیز است. اگر روحانیونی امثال شما نبودند حالا کشور اسلامی ما به اینهمه پیشرفت در همه ی زمینه ها نرسیده بود. شما از افتخارات "اسلام" و علما و از نوابغی هستید که بدون رفتن به مدرسه و دانشگاه و حتی حوزه علمیه، دارای درجه آیت اللهی و دکترا هستید و بلیغ سخن می گویید و به زودی به مقام والای ریاست دانشگاه تهران خواهید رسید.
غرض از مزاحمت این است که علیرغم اینهمه پیشرفت در کشور اسلامی ما که به قول آقای احمدی نژاد ما الان در رهبری جهان نقش داریم و باید به فکر رفع مشکلات جهان باشیم، با اینحال گاهی آدم به مشکلات جزیی بر میخورد و در پیدا کردن دلیل آنها در میماند. مثلا اینکه یک زمانی وزارت اطلاعاتی ها پیرو دستورات و سنت حسنه امام خمینی بودند و مسئله مخالفین نظام و نویسندگان وابسته به استکبار را توسط "سربازان گمنام امام زمان" با استفاده از طناب و چاقو و غیره با سعه ی صدر اما بطور ریشه ای و زیر بنایی و ایدئولوژیک حل میکردند. اگر خاطرتان باشد حضرت امام در خرداد ماه سال 1358 در خصوص اینگونه نویسندگان فرمودند:
"...بعضی از نویسندگان ما حاضر نیستند برای جلو بردن مقصدشان یک کلمه اسلام به کار ببرند ولو برای اینکه مارا بازی بدهند. ما با اینها باید همان مبارزه ای را بکنیم که با محمدرضا کردیم. برای اینکه توطئه در کار است و نه قضیه آزادی."
و این رهنمود امام سالها راهنمای عمل این برادران سرباز گمنام بود و با نویسندگان همان کاری را میکردند که با محمد رضای خائن کردند. البته محمدرضا در رفت اما برخی از نویسندگان خوشبختانه نتوانستند در بروند.
سوال این است که چرا حالا "امام" را فراموش کرده اند و سایتهای اینترنتی نظیر "ایران دیدبان" راه انداخته و اهل گفتگو و نقد و این چیزها شده اند؟ آیا نظر ولی فقیه فعلی در این زمینه با "امام" متفاوت است و یا این "سربازان گمنام" جدیدا ایدئولوژی شان نم کشیده؟

جواب:
شما میدانید که بنده در مبارزه با محمدرضای خائن تا آنجا پیش رفتم که یک زن شوهر دار را را گرفتن مبلغی ناچیز به عقد یک مرد دیگر درآوردم که داستان خودش را دارد و در فرصتهای مناسب بیشتر توضیح خواهم داد. اما در واقع اینطور نیست که نظرات ولی فقیه مسلمین خارج کشور با نظرات امام که ولی فقیه همه ی مسلمین جهان بودند اختلاف داشته باشد. این برادران گمنام هم، ایدئولوژیشان نم نکشیده و شبهای جمعه خدمت ما علما رسیده و کلی دعا میخوانند و اشک میریزند. خیالتان راحت باشد که هروقت لازم باشد و ولی فقیه و یا دیگر علما دستور بفرمایند اینها بازهم به سراغ طرحهایی نظیر کوشش برای به دره انداختن اتوبوس حامل بیست و دو نفر از نویسندگان و هنرمندان کافر استکباری در سال 1375 و استفاده از طناب و چاقو خواهند رفت. سعید امامی هم از همین برادران بود و بعدش هم که ایشان در وضعیتی قرار گرفت که ممکن بود گفته هایش به ضرر مقام عظمای ولایت فقیه و برخی دیگر از علما باشد، همین برادران بودند که راحتش کردند. شما توجه کنید به همین قضیه سردار زارعی خودمان که شایعاتی در مورد اینکه ایشان در یکی از خانه های فساد مشغول اجرای برخی کارها با گروهی از زنان بوده. البته ممکن است ثابت شود که ایشان آن زنها را صیغه کرده بوده که در اینصورت کار ایشان شرعی بوده و مشکلی نباید برای ایشان درست شود. حتی همانطور که میدانید شب گذشته سردار احمدي‌ مقدم، فرمانده نيروي انتظامي كه در برنامه زنده «نگاه يك» حضور يافته بود، در مقابل پرسش مجري، به دفاع تمام‌قامت از فرمانده سابق نيروي انتظامي استان تهران پرداخت كه در هفته‌هاي اخير، اتهام وي، سوژه جنجالي رسانه‌هاي ايران و حتي جهان است.به گزارش خبرنگار «تابناك»، فرمانده «ناجا» با اشاره به اين‌كه مسائل مطرح‌شده درباره اين فرمانده صحت ندارد، اظهار كرد: بحث شش نفر نبوده و اساسا موضوع سوءاستفاده از مقام و موقعيت و هتك حرمت هم نبوده و حداكثر ايشان رفتاري خلاف شأن انجام داده كه موضوع هم شخصي بوده است.البته خوشبختانه همانطور که فرمانده "ناجا" فرموده اند بحث شش نفر نبوده و معلوم نیست چند نفر بوده. با اینحال در این مورد هم بدون شک خواهید دید که اگر پای آبروی امام و اسلام و ما علما پیش بیاید و خلاصه قضیه بخواهد بکشد به آنجا که افشا بشود که در آن خانه برخی از علما و بزرگان کشوری و لشکری رفت و آمد داشته اند، خوب، همین "سربازان گمنام" که به قول شما مشغول نوشتن در چیز (منظور سایت است) "ایران چی چی" هستند، حتما قدم به میدان گذاشته و سردار زارعی هم ممکن است مثل حاج سعید آقا از قید این مشکلات راحت شود.
البته این برادران اینطور مسائل را همیشه با رعایت اصول سعه صدر و عطوفت و دموکراسی و حقوق بشر حل می کنند. مثلا وقتی یک نویسنده یا روشنفکر عامل استکبار مثل مختاری و یا پوینده و یا سعیدی سیرجانی را دستگیر می کنند حتما از منطق حزب اللهی که بسیار سعه صدر دارد استفاده می کنند. اینطور نیست که مثلا با یک ضربه کار آن کافر را تمام کنند. خوب ابتدا با او بحث می کنند و با کمک فیلسوفانی نظیر استاد دکتر حسین شریعتمداری دامه حرکاته، سعی می کنند نظراتشان را به او بقبولانند و او را وادار کنند که دست از افکار کفرآمیز بردارد و توبه کند. اگر آن ملعون در مخالفت خودش با اسلام و ولی فقیه مسلمین اصرار بورزد آنوقت برادران سعی می کنند با روشهایی که حتی الامکان به فوت او منتهی نشود او را قانع و راضی به توبه بکنند. اما خوب اگر یک کسی بر کفر خودش و گمراهی خودش اصرار دارد و حرف حق برادران را نمی پذیرد و توبه نمیکند و در مقابل آن روشها هم مقاومت می کند، چاره دیگری برای این برادران نمیماند. میماند؟
و البته حاصل همه ی این زحمتهای این سربازان گمنام "ایران چی چی" و روحانیت زحمتکش و بسیجیان زخم خورده ای نظیر همین سردار زارعی خودمان این است که انقلابی که امام و امثال بنده برای برپاشدنش زحمت کشیدیم حالا به بار نشسته و گل داده و امروز ما میتوانیم افتخار کنیم که در کشور اسلامی ما همه چیز درست و مردم مسلمان زندگی خوبی دارند. برخلاف بقیه کشورها و حتی برخلاف کشورهای اروپایی امروز در ایران نه از فقر و فساد و گرانی و تورم و اعتیاد خبری هست و نه از بیکاری و بی بند وباری. و نه حتی فساد مقامات. در بسیاری از موارد ما در جهان رتبه اول یا دوم را داریم. در اعدام عوامل استکبار. در مبارزه با روشنفکران و روزنامه نگاران بی درد و کافر. در قتل عام زندانیان سیاسی منافق و کمونیست. در ارشاد روشنفکران و هنرمندان و بازگرداندن آنها به دامان اسلام. حتی ما در زمینه دختران و پسران خیابانی هم در دنیا رتبه اول را داریم. اینها را از خودم نمیگویم. دروغگو دشمن خداست. به این خبر توجه بفرمایید که برایتان از روزنامه های خودمان که آزادترین روزنامه های دنیا هستند نقل میکنم:

"در تهران هر شب چهار هزار دختر در خيابان ها شب را به صبح مى رسانند و بيشتر آن ها مورد آزار جنسى و خشونت قرار مى گيرند. رئيس انجمن مددکارى اجتماعى ايران مى گويد تازه اين آمار را مراجع رسمى اعلام کرده اند، و رقم واقعى تعداد دختران خيابان خواب مشخص نيست. سازمان بهزيستى بارها وعده ايجاد خانه هايى را براى نگهدارى اين دختران داده است. اما يا اين خانه ها و مراکز نگهدارى آن قدر کوچکند و امکانات محدود دارند که کفاف اين تعداد دختر خيابان خواب را نمى دهد و يا طرح تاسيس مراکز نگهدارى اجرا نشده است. اين در حالى است که از سرنوشت و تعداد دقيق پسرانى که شب ها را در خيابان به صبح مى رسانند اطلاعى در دست نيست. دکتر مصطفى اقليما، رئيس انجمن مددکارى اجتماعى ايران مهم ترين دليل فرار دختران از خانه را فقر مى داند. وى در مصاحبه با راديوفردا مى گويد هر کسى که بخواهد به دخترى که سرپناه ندارد کمک کند، در نهايت رابطه جنسى مى خواهد، و آن مردى که اين کار را بکند وقتى رابطه جنسى را برقرار کرد او را ول مى کند. وى مى افزايد مشکل بزرگ ما اين است که محل هايى براى اين که شب بتوانند راحت بخوابند و کسى به آن ها کار نداشته باشد نداريم."
اینها همه از افتخارات نظام اتمی ما و از نتایج مبارزات بنده و سردار زارعی و همچنین آن "سربازان گمنام" در چیز "ایران دیدبان" است. ولی فقیه باید عمامه اش را بازهم بالاتر بگذارد.
به قول آن خواننده ی مورد علاقه ی "ایران دیدبانی ها":
ما برای
آنکه ایران
اینجوری ویران شود
اینقدر داغان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
امیدوارم که پاسخ قانع کننده داده باشم.
والسلام و علیکم و علی اربابکم اجمعین.


هیچ نظری موجود نیست: