۱۳۸۷ فروردین ۶, سه‌شنبه

سرنای شب عید

حسین پویا
نوروز 1387

ساز و دهل عید توقیف شد!!

"ایران دیدبان"؛ سایت خوشنام وزارت خیلی خوشنام اطلاعات رژیم دانشمندان آخوند (یا آخوندهای دانشمند) در باره جشن نوروز نوشته است:
"بیتردید نوروزی چنین مبارك و میمون برای ملت بزرگ ایران، حقد و كین نفرتانگیز و زشت دشمنان ِ حقیر و منحوسی مانند باند ........ رجوی را به نشانهی تیرهبختی مردهدلی دوچندان كرده و میكند و از اینرو نیازی به یادآوری نگونبختیها و سرافكندگیهای آنان در سالی كه گذشت نمیباشد و چشمها را باید بر سیاهی و زشتیها بست و به یمن و پاقدم این نوروز بزرگ، عید نوروز را به تكتك ایرانیان و آنانی كه قلبشان برای ایران در هر گوشه از دنیا میتپد تبریك گفت و آرزوی سلامتی وخوشی برای آنان داشت كه این بزرگترین نفرین برای بدخواهان این مرز و بوم است."
اما بی بی سی که احتمالا این گلاب پراکنی "ایران دیدبان" را ندیده و یا هنوز ندیده، گفته است:
" بی بی سی نوروز 87: برای نخستین بار پس از سالها و بی آنکه روز اول فروردین با هیچیک از ایام سوگواری قرین باشد، نغمه باستانی نوروزی هنگام تحویل سال از هیچیک از شبکه های تلویزیونی ایران پخش نشد."
در همین راستا توجه شما را به استراق سمعی که خبرنگار فضول "کلاغ پرس"، یکی دو روز قبل از عید، از تلفن مخصوص ولی فقیه نظام با رئیس جمهور خوش تیپ نورانی به عمل آورده جلب می کنیم:

سیدعلی :
پسرجان تو سه سال است رئیس جمهوری. معلوم است چه غلطی میکنی که هنوز نتوانسته ای برای عید نوروز فکری بکنی و بساطش را جمع بکنی؟
احمدی نژاد:
حاج آقا ما بخدا هرکاری تونستیم کردیم. امسالم گفتیم که این ساز و دهلی را که موقع سال تحویل می زنند دیگه نزنند. بجاش اگه میتونن دو سه تا نقاره چی بیارن نقاره بزنند.

سیدعلی:
احمق جان اصلا چه لزومی داره که موسیقی پخش بشه. این کارا مال ما نیس. اینا مال این زردشتیهاست. بگذارید خودشون توی دهاتشون هرکاری میخوان بکنند. نباید این مسائل به تلویزیون کشیده بشه.

احمدی نژاد:
چشم حاج آقا. من خودم میرم توی تلویزیون اینا رو توضیح میدم. اصلا عید نوروز باید بساطش ورچیده بشه. معنی نداره که یک موضوعی که هیچ ربطی به اسلام نداره اینجوری بزرگ بشه و ملت ساز و دهل راه بندازن و برن عید دیدنی. مگه در کشورهای اسلامی عید نوروز دارن؟ اونا عید قربان و عید فطر رو جشن میگیرن. ماهم باید همون کار را بکنیم.

سیدعلی:
پسرجان مزخرف میگی چرا. هزار و چهارصد ساله که از من و تو گنده تراش نتوانستن عید نوروز را از بین ببرند. تنها کاری که تونستن بکنن اینه که یک کمی اسلامیش بکنند. ما باید بیشتر اسلامیش بکنیم.

احمدی نژاد:
چشم حاج آقا. اسلامیش می کنیم. خودم میرم توی تلویزیون و اسلامیش میکنم.....اه...... چطوره بگیم که عید نوروز سالگرد تولد پیغمبر اسلام و حضرت علی علیه السلام و دوازده امام شیعیان بوده.

سیدعلی:
پسر جان صد دفه به تو گفتم اینقدر زولوبیا بامیه نخور خنگ میشی. بازم گوش نکردی. احمق جان هزار و چند صد سال است که مسلمانها و بخصوص شیعیان توی کتابهاشون نوشتن و سر منابر و در نمازهای جمعه و شنبه و یکشنبه هم گفته اند که تولد پیغمبر اسلام و حضرت امیر و ائمه اطهار چه روزهایی بوده و همه میدونن که هیچ ربطی به عید نوروز نداره. اقلا یه چیزی بگو که مچت را نگیرند.

احمدی نژاد:
چشم حاج آقا....اه... آها یک چیز خوب یادم اومد. ما یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر داریم که فقط چند نفرشون رو میدونیم که کی به دنیا اومدن. چطوره اعلام کنیم که از تولد حضرت آدم تا پیغمبر یکصد و بیست و سه هزارو نهصدو نودم همه شون تولدشون عید نوروز بوده؟

سیدعلی:
نه بابا. تو مثل اینکه اونقدرها هم که من فکر میکردم احمق نیستی. پس یه چند تا جعبه از اون زولوبیا ها را هم برای ما بیار. پیشنهاد خوبیه. اما این را که بگی یکوقت نماینده این زرتشتی های مجوس نرن توی مجلس سر و صدا راه بندازن.

احمدی نژاد:
کدوم نماینده حاج آقا؟ اینا دیگه در مجلس نماینده نخواهند داشت.

سیدعلی:
مرد حسابی دوباره که چرند گفتی. طبق قانون اساسی ما، اینا همیشه در مجلس یک نماینده خواهند داشت.

احمدی نژاد:
نخیر حاج آقا دیگه ندارن. یعنی در واقع اینم از محسنات و خیرات شورای نگهبان خودتونه.

سیدعلی:
منظورت چیه؟

احمدی نژاد:
هیچی حاج آقا! از قول روزنامه اعتماد ملی براتون میگم که عرض کنم که
روزنامه اعتمادملی در شماره امروز خود نوشت ، شنيديم كه‌ كوروش نيكنام نماينده زرتشتيان مجلس با استناد به بند ۱ ‌ماده ۲۸ كه براساس آن انتخاب‌شوندگان هنگام ثبت‌نام بايد اعتقاد و التزام عملي به اسلا‌م و نظام مقدس جمهوري اسلا‌مي ايران داشته باشند توسط هيات نظارت رد صلا‌حيت شده است.

سیدعلی:
یعنی چی که اعتقاد و التزام عملی به اسلام نداشته؟ این بابا که اصلا مسلمون نیست!! این مزخرفات دیگه چیه؟ اگرشورای نگهبان واقعا این را گفته باشد باید دستشون را بوسید.

احمدی نژاد:
مسئله مسلمون بودن یا نبودنش نیست حاج آقا. مسئله این است که این یارو واقعا اعتقادی به اسلام و ولایت فقیه نداره. اینهمه سال نماینده بوده اما حتی نتونسته یک نفر از این مجوسا رو مسلمون بکنه. بله حاج آقا. اینو خودمون دستور دادیم تحقیق کنن و پرونده ش رو در آوردیم.

سیدعلی:
آفرین پسر. از قدیم گفتن که یک مرید خر بهتر از هزارتا چاه نفته. به کارت ادامه بده. برو توی تلویزیون همینها را بگو. اون موزیک را هم بگو امسال پخش نکنن. همون ساز و دهل را میگم. با وجود مریدایی مثل تو ما شاید بتونیم نوروز را هم اسلامیش بکنیم. وقتی توی سازمان ملل دور سر تو هاله نور پیدا میشه. نوروز هم روز تولد همه ی پیغمبران غیر اولوالعظم است.

احمدی نژاد:
حاج آقا اگه اجازه بدین یک چیزایی هم در باره پیشرفتهای اقتصادیمون در پیام عیدمون بگیم.

سیدعلی:
مثلا چی میخوای بگی؟ بازم میخوای چاخان بکنی؟

احمدی نژاد:
میخوایم بگیم که:
«اقتصاد ايران از رشد بالایی برخوردار بوده و به سبب ايجاد اشتغال برای بيکاران، نرخ بيکاری در ايران تک رقمی شده است.»

سیدعلی:
در مورد گرانی چه نظری داری؟

احمدی نژاد:
کدو گرانی حاج آقا؟ درسه که ما یک کمی تورم داشتیم. اما گرانی نداشتیم. اینا شایعات ضد انقلابه.

سیدعلی:
ببینم پسرجان تو تحصیلات حوزه ای داری؟

احمدی نژاد:
نخیر حاج آقا. ما از همین دانشگاه های خودمون دکترا گرفتیم. چطور مگه؟

سیدعلی:
این رویی که تو داری نمیخوره که مال دانشگاه باشه. فکر کردم حتما توی حوزه یک دوره هایی رو گذروندی. این حرفها رو بده سایت "ایران دیدبان" هم چاپ کنه. بزار همه بدونن که رئس جمهور ما چه تحفه ایست. ضمنا حتما یادآوری کن که این را هم دوباره بنویسند که:
" .....چشمها را باید بر سیاهی و زشتیها بست و به یمن و پاقدم این نوروز بزرگ، عید نوروز را به تكتك ایرانیان و آنانی كه قلبشان برای ایران در هر گوشه از دنیا میتپد تبریك گفت و آرزوی سلامتی وخوشی برای آنان داشت كه این بزرگترین نفرین برای بدخواهان این مرز و بوم است."
مکالمه قطع میشود.
-----------------------------------------------

۱۳۸۷ فروردین ۱, پنجشنبه

شعر دیگری درباره نوروز.



تقدیم به همه مبارزان و مجاهدان راه آزادی و رهایی وطن در زنجیر

بهار و نوروز؛ دشمن ملا

زمستان رفت و نوروز از ره آمد---------بهار شاد و پیروز از ره آمد

شکوفه خنده زد بر شاخ گیلاس---------- به صد رنگ دل افروز از ره آمد


به جنگ دشمنان عید و شادی------------دوباره حاجی فیروز از ره آمد


دل آخوند از نوروز خون است-----------چرا باز عید نوروز از ره آمد


چرا بلبل چنین مست است و خندان--------چرا قمری بدآموز از ره آمد


برای حد زدن بر بلبل مست------------- بازم آخوند پفیوز از ره آمد


به خونخواهی بلبل لشگر گل------------به کف شمشیر و نیمسوز از ره آمد

که تا آتش زند بر ریش ملا--------------نگار آتش افروز از ره آمد

ندارد چاره ای ملای پفیوز
بجز مردن در این ایام نوروز


بود نوروز ملا روضه خوانی------------- که بر منبر کند جفتک پرانی

پریشان می شود از نام نوروز-------------بود او دشمن شور و جوانی


کلید شادیش در اشکم اوست-------------- بود استاد سور و سورچرانی


به عمر خود نبوئیده ست یک گل---------- نبرده بو ز عشق و مهربانی


تنفر دارد از آواز بلبل------------------ تم دلخواه ملا نوحه خوانی


اگر دیدی تو ملا در خیابان--------------بزن توی سرش آنسان که دانی


اگر تو کم نمایی روی ملا--------------- کند ملت همیشه قدردانی


نماید چاره ی آخوند پفیوز
نگهبان بهار و میر نوروز









۱۳۸۶ اسفند ۲۹, چهارشنبه

سردار زارع و امر به معروف




شعر کوتاهی از حسین پویا
19 مارچ 2008

بشنو از سردار زارع

بشنو از سردار زارع آن یل پر ریش و پشم
آنکه از کردار او هر آدمی آمد به خشم

آنکه گاهی هم به منبر می نمود ایشان جلوس
آنکه در لانه جدا میکرد مرغان از خروس

آنکه نقش مهر بر پیشانیش رج بسته بود
آنکه در حمله به اصحاب قلم سر دسته بود

بشنو از سردار زارع حقه باز نابکار
ناگهان افتاد دمبش در تله، خود شد شکار

آنکه با شلاق می زد بر زنان بد حجاب
آنکه حد می زد به رندان بابت شرب شراب

آنکه با آن قاضی شرع پلید بی شرف
روسپی ها را برای حد زدن می کرد صف

بود اندر خانه ای در "رزم"!! آن سردار لخت
روسپی ها را به صف کرده ولی اینبار لخت

حضرت سردار زارع بسته بر ریشش حنا
در خفا میکرد با شش روسپی یکجا زنا

حضرت سردار زارع آن پلید حقه باز
لخت در بین زنان روسپی میکرد ناز

لیک بشنو این سخن را ای برادر جان من
کشور ایران شده اشغال مشتی بی وطن

آنچه این سردار در آن خانه پنهان می کند
قاضی شرع و رئیس شحنه هم آن میکند


۱۳۸۶ اسفند ۲۸, سه‌شنبه

خطبه های نماز جمعه اصدق الواعظین




خطبه اول نماز جمعه
استاد دکتر اصدق الواعظین

18 مارچ 2008


"اتحاديه اروپا با صدور بيانيه يي اعلام كرد انتخابات ايران نه آزاد بود و نه عادلانه بود."


بسمه تعالی. مومنین و مومنات السلام علیکم. ....صبر کن برادر. نباید جواب بدید. این خطبه نماز جمعه است. عید دیدنی که نیست....شعار هم لازم نیست بدی برادر. همانطور که خبر دارید حضرت آیت اله امروز چیز هستند. چی هستند؟...نخیر. اون کی بود که گفت مرحوم هستند؟ نخیر مریض هستند و امروز نماز جمعه را ما چیز میکنیم. چیکار میکنیم؟ ......نخیر خراب نمی کنیم. برگزار میکنیم. برطبق دستورات کتبی دفتر مقام معظم رهبری که هر هقته با فاکس به دفتر حضرت آیت اله میرسد و این هفته آنرا به بنده داده اند، بنده خطبه اول امروز را اختصاص میدهم به مسئله پیروزی امت حزب اله در انتخابات دوره هشتم مجلس اسلامی و همانطور که ایشان دستور داده اند، با سوال کردن غیر مستقیم یک جوری که شما خودتان نفهمید، از شما در میاورم که به اعتقاد شما این انتخابات اسلامی بوده یا نبوده. یعنی من سوالاتی میکنیم که شما نمی فهمید دارم سوال میکنم. در حالیکه در واقع دارم سوال میکنم تا از شما چیز در بیارم. بنا براین من هروقت از شما سوال کردن غیر مستقیم می کنم شما چیکار میکنید؟... نخیر. کی بود گفت شعار میدیم. نخیر شعار نمیدید. جواب میدید.
خوب خطبه اول اینکه آن اتحادیه اروپا آن حرف بی ربط را زده که با صدور اعلامیه گفته که انتخابات ما نه آزاد بوده و نه عادلانه. ای استکباری، اگر با ما دوستی و اینهمه معامله میکنی و نفت می بری و چیز می فروشی، پس دیگر این مزخرفات چی است که میگویی؟ البته سخنگوی وزارت خارجه جواب دندان شکنی به آن نامرد ضد انقلاب داده. ولی ما هم جواب خودمان را چیکار میکنیم؟ ... بله. آفرین به تو برادر حزب اللهی. بله. میدهیم. خوب حالا این جواب چیه؟ ...نخیر منظورم این نبود که شما بگید جواب چیه. ما میگوییم که ای نامرد به تو چه مربوط است که انتخابات ما آزاد نبوده. میخواستی انتخابات آزاد بکنیم تا هر خر و گاو ضد انقلابی بیاید در مجلس. اینهایی که به مجلس ما آمده اند بحمدالله همگی چی هستند؟ ... نخیر. کی بود که گفت خر و گاو هستند؟ نخیر. اینها همه حزب اللهی مومن هستند. از اون گذشته شما اروپائیها فکر کرده اید که اینجا اروپا است یا انگلیس و آلمان است که هرکس برود توی مجلس بهش اجازه بدهند که هر حرفی میخواهد بزند. نخیر اینجا ما چیز داریم. ...چی داریم؟ .....نخیر عزیز من. حواستون کجاست. البته ما اینجا چوب و چماق هم داریم اما منظور من این نبود. منظور من این بود که ما اینجا ولی فقیه داریم و هیچکس در مجلس همینطور اله بختکی نمیتواند زر زیادی بزند. اگر بزند چی میشه؟ .... نخیر خرتوخر نمیشه. حواست رو جمع کن برادر حزب اللهی. این سوالات غیر مستقیم برای اینه که ما به رهبرمون نشون بدیم که حواسمون جمعه و انتخابات اسلامی بوده. خوب اگر بزند چی میشه؟ ... نخیر. گفتم که خر تو خر نمیشه. جواب سوال اینه که برادران اطلاعات چوب توی آستینش میکنند و آستینش پاره میشه و دیگه دست استکبار نمیتواند از آستینش بیرون بیاد. بله. این است نقش برادران وزارت اطلاعات در حفظ کیان نظام. عرض میکردم که همانطور که در اطلاعیه دفتر رهبر آمده این انتخابات حتی از انتخابات اروپا و آلمان هم دموکراتیک تر بوده. چی چی تر بوده؟ .... نخیر منظورم این نیست که چی تر بوده که شما میگید لباس من تر بوده. نخیر منظورم اینه که دموکراتیک تر بوده. نه اینکه تر بوده یعنی آب بهش ریخته بوده. اونجوری تر نبوده. یعنی خیس نبوده. بلکه اولش دموکراتیک بوده بعد دموکراتیک تر بوده. .... نمیخواد شعار بدید. این است که آن نامرد اتحادیه اروپا هنوز نمیداند که اروپا هم اگر بخواهد پیشرفت کند باید برای خودش یک ولی فقیه چیکار کند؟....نخیر مومن. چی چی را بخرد. مگر ولی فقیه خدای نکرده گاو است که بشود آنرا خرید. نخیر. باید یک ولی فقیه انتخاب کند. همانطور که در نظام ما انجام شده. البته اینکه میگوییم انتخاب کند اینطور نیست که یک انتخاباتی درست بشود برای ولی فقیه و مثل همین انتخابات یک مشت نمیدانم دزد و چاقو کش و فلان و بهمان کاندیدا بشوند. نخیر این یک انتخاباتی است که روش خودش را دارد که من بعدا برای شما توضیح میدهم. خوب. خطبه اول تمام شد. با سوالاتی که بطور غیرمسیتقیم کردم معلوم شد که انتخابات همانطور که مقام معظم ولی فقیه گفتند اسلامی بوده. حالا چند تا شعار بدهید تا من خستگی در کنم و برویم سر چی؟ .... نخیر. برویم سر سفره چیکار کنیم؟ مگر گرسنه هستید؟ وسط نماز است مومن. پاسخ این است که برویم سر خطبه دوم. خطبه دوم هم در باره چیه؟ .... د نخیر ده. این سوال را هم اشتباه جواب دادید. خطبه دوم در باره سهمیه گوشت هفتگی نیست. این موضوع که خطبه نمیخواد. برادران حزب اللهی اگر در این زمینه نیازی دارند باید از همان طریق بسیج حل کنند. خطبه دوم در باره چهارشنبه سوری است. یک وقت فکر نکنید در باره خوبی چهارشنبه سوری است بلکه در باره مضرات چهارشنبه سوری و وظایف حزب اله در مبارزه با چهارشنبه سوری که بر اساس دستورالعمل دفتر ولی فقیه خیلی چیه؟ ...بله احسنت بر شما برادر بسیجی. خیلی مهمه. اما خطبه باشه برای چند دقیقه دیگه. والسلام علیکم و رحت اله.

سردار زارع و کارهای خلاف شرع

برداشته شده از سایت هادی خرسندی
سردار زارع فرمانده انتظامات تهران را با شش زن عریان دستگیر کرده اند که با آنها نماز جماعت میخوانده!
سر شام بودم. بعد از شام فالی از حافظ گرفتم. آمد:
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد

دیدم عجب که حافظ خم ابروی یار را سر نماز فقط به یاد میآورد و از حافظه میگذران، و در نتیجه محراب به فریاد میآید. خدا به محراب رحم کند در نماز جماعتی که سردار مسلمان میخواند.

در نمازم سر شب، شش زن عریان آمد
حالتی رفت که گلدسته به افغان آمد‏

قل هوالله احد گفتم و آن جی جی ناز
دوش بگرفته و لاحوله و تنبان آمد

رفتم الله صمد را که بگویم، فی فی
از حسادت پکر و دلخور و گریان آمد‏

لم یلد گفتم و لم یولد من روی لبم،
که به طرف دهنم سینه و پستان آمد

مالک یوم طرب بودم و در سجده ی من
کاروان کپل و باسن و هم ران آمد

من که منصوبه ی رهبر شده ام، با جهدم
انتظامات به سرتاسر تهران آمد

ما طرفدار نمازیم به قرآن حافظ
اشهدو آنّ َ که سردار مسلمان آمد

------------دروغ چرا؟ فال حافظ را خودم انتخاب کردم، خودش نیامد. اشاعه ی خرافات نکنیم.‏

اشعاری از دیگر طنزنویسان

دلم میخواهد الزایمر بگیرم. شعری از هادی خرسندی
دلم میخواهد الزایمر بگیرم
که لبریز از فراموشی بمیرم
دلم خواهد ندانم در چه حال ام
کجایم، در چه تاریخ و چه سال ام
نخواهم حافظه چندان بپاید
که تاریخ و رقم یادم بیای
دبه تاریخ هزار و سیصد و کی؟
بریدند از نیستان ناله زن نی؟
به تاریخ هزار و سیصد و چند؟
ز لب هامان تبسم رفت و لبخند؟
نخواهم سال ها را با شماره
که میسازم به ایما و اشاره
به سال یکهزار و سیصد و غم
اصول سرنوشتم شد فراهم
به سال یکهزار و سیصد و درد
مرا آینده سوی خود صدا کرد
گمانم در هزار و سیصد و هیچ
شدم پویای راه پیچ در پیچ
ندانم در هزار و سیصد و پوچ
به چه امید کردم از وطن کوچ
نمیخواهم به یاد آرم چه ها شد
که پی در پی وطن غرق بلا ش
دچگونه در هزار و سیصد و نفت
خودم دیدم که جانم از بدن رفت
گرسنه بود ملت بر سر گنج
به سال یکهزار و سیصد و رنج
چه سالی رفت ملت در ته چاه
به تاریخ هزار و سیصد و شاه
به سال یکهزار و سیصد و دق
چه شد؟ تبعید شد دکتر مصدق
به تاریخ هزار و سیصد و زور
همه اسباب استبداد شد جور
به تاریخ هزار و سیصد و جهل
فریب ملتی آسان شد و سهل
به سال یکهزار و سیصد و باد
خودم توی خیابان میزدم داد
به سال یکهزار و سیصد و دین
به کشور خیمه زن شد دولت کین
چه سالی شیخ بر ما گشت پیروز
به تاریخ هزار و سیصد و گوز
دلم خواهد فراموشی بگیرم
که در آفاق الزایمر بمیرم
بطوری گم کنم سررشته خویش
که یادی ناورم از کشته خویش
نه بشناسم هلال ماه نو را
نه خاطر آورم وقت درو را
اگر جنت دروغ هرچه دین است
فراموشی بهشت راستین است
هادی خرسندی – لندن - یکشنبه 23 ژانویه 2005

آزمایش سوم

این را برای آزمایش می نویسم